جدول جو
جدول جو

معنی خط الماس - جستجوی لغت در جدول جو

خط الماس
(خَطْ طِ اَ)
خط میگون از مصطلحات است برای موی خط مردم سفیدرنگ که مایل به اندک سرخی یا سپیدی باشد. (آنندراج). خط راه میگون از مصطلحات. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَطْ طِ اِ)
خطی که نویسندگان در مقام الحاق کشند و این اصطلاح اهل دفاتر است. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ اَ)
مقابل خط خون. (آنندراج) : و بخت نصر، این مرد را که خط امان داده بود البته نیازرد و پیوستگانش را. (مجمل التواریخ).
از دست روزگار ستمگر بعهد او
زی اهل شهر نخشب خط امان رسید.
سوزنی.
سپهر قد را هر کس که برکشیدۀ تست
سپهر درنکشد خط خط امانش را.
خاقانی.
ساقیا عشرت امروز بفردا مفکن
یا ز دیوان قضا خط امانی بمن آر.
حافظ.
از هواخواهان مشو غافل که وقت برگریز
طوق قمری سرو را خط امان خواهد شدن.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ مُ)
خط مستقیمی که با قسمتی از منحنی در یک نقطه، مشترک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خط الماسی
تصویر خط الماسی
دبیره میگون
فرهنگ لغت هوشیار
سر سمیره بلند ترین خط تپه یا کوه مقابل خط القعر. یاخط الراس جغرافیایی. بلندترین خطی که در بالای تپه و کوه متصور است. خط الراس نظامی. قسمتی از بالای تپه که مسلط بر قوای دشمن باشد و دشمن نتواند نفرات متمرکز در آن را ببیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خط امان
تصویر خط امان
نوشته زینهار
فرهنگ لغت هوشیار